You are on page 1of 22

‫اعمال مخالف با شرع‬

‫برخی از بانوان مسلمان‬

‫گردآوری ‪:‬‬
‫عبدالله بن عبدالرحمن الجبرین‬
‫مترجم ‪:‬‬
‫مجید احمدی‬
‫اعمال مخالف با شرع برخی از بانوان مسلمان‬ ‫‪2‬‬

‫بسم الله الرحمن الرحیم‬


‫پیشگفتار مترجم‬
‫با حمد و سپاس برای خداونسسد پروردگسسار جهانیسسان و بسسا سسسلم و‬
‫درود بر محمد مصطفی و یاران و پیروان راستینش‪.‬‬
‫یفرماید ‪» :‬هرکس س از مسسرد یسسا زن س س کسسار‬ ‫خداوند بلند مرتبه م ‌‬
‫های‪ ،‬حیسسات‬ ‫ً‬
‫شایسته کند و مؤمن باشد قطعا او را با زندگی پسساکیز ‌‬
‫یدادنسسد‬ ‫]حقیقی[ بخشیم‪ ،‬و مسلما ً به آنان بهسستر از آنچسسه انجسسام م ‌‬
‫پاداش خواهیم داد«‪] .‬نحل ‪.[97 :‬‬
‫های دیگر فرموده است ‪» :‬ای مردم‪ ،‬ما شما را از مسسرد‬ ‫و در آی ‌‬
‫و زن آفریدیم‪ ،‬و شما را ملت‪ ،‬ملت و قبیله‪ ،‬قبیله گردانیدم تسسا بسسا‬
‫یکدیگر شناسسسایی متقابسسل حاصسسل کنیسسد‪ .‬در حقیقسست ارجمنسسدترین‬
‫شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست«‪] .‬حجرات ‪.[13 :‬‬
‫و پیامبر محبوب‪ ،‬الگوی نیسک مؤمنسان بسه خسدا و روز بازپسسین‪،‬‬
‫مهای مادران است«‪ .‬یا وقتی یکی از‬ ‫هاند ‪» :‬بهشت زیر گا ‌‬ ‫فرمود ‌‬
‫یپرسد ‪ :‬در میان مردم چه کسی بسسه‬ ‫یارانش سه بار پیاپی از او م ‌‬
‫یدهسسد ‪:‬‬ ‫نیسسک رفتسساری سسسزاوارتر اسسست؟ در هسسر سسسه بسسار پاسسسخ م ‌‬
‫یفرماید ‪ :‬پدرت‪.‬‬ ‫مادرت‪ .‬و بار چهارم م ‌‬
‫این آیات و احادیث را بهر آن یاد کردم تا بر ایسسن نکتسسه انگشسست‬
‫نها به سبب جنسیت یا رنگ و نژاد‬ ‫تأکید گذارم که از دیدگاه انسا ‌‬
‫یشسسان در نسسزد خداونسسد‬ ‫بر یکدیگر برتری ندارند‪ ،‬بلکسسه معیسسار برتر ‌‬
‫یشسسان اسسست‪ ،‬و بسسرخلف سسسایر مکسساتب‪ ،‬حقسسوق و‬ ‫همانا پرهیزگار ‌‬
‫هی اسلمی بسی وال و اثرگذار‬ ‫جایگاه زن در شرع اسلم و جامع ‌‬
‫هاند‪» ،‬از دامن زن مرد به معراج می رسد«‪.‬‬ ‫است‪ .‬و به جا گفت ‌‬
‫و به قول شاعر عرب ‪:‬‬
‫ً‬
‫أعسسددت شسسعبا طیسسب‬ ‫الم مدرسسسسسسسسه إذا‬
‫العسسسسسسسسسسسسسسسسسسسراق‬ ‫أعسسسسسسسسسسسسسسسسسددتها‬

‫های اسسست کسسه هرگسساه آن را آمسساده سسسازی‪ ،‬ملسستی‬ ‫»مادر مدرس ‌‬


‫های«‪.‬‬‫کنژاد را آماده ساخت ‌‬
‫نی ‌‬
‫یا به قول اختر تابناک چرخ ادب فارسی‪ ،‬پروین اعتصامی ‪:‬‬
‫شدند یکسره شسساگرد ایسسن‬ ‫چه پهلوان و چه سالک‪ ،‬چه زاهسسد‬
‫دبیرستان‬ ‫و چه فقیه‬
‫‪3‬‬ ‫اعمال مخالف با شرع برخی از بانوان مسلمان‬

‫بزرگ بوده پرسستار خسردی‬ ‫اگسسر فلط ُسسن و سسسقراط‪ ،‬بود ‌‬


‫هانسسد‬
‫ایشان‬ ‫بزرگ‬
‫سسسپس بسسه مکتسسب حکمسست‬ ‫هی مسسادر‪ ،‬بسسه کسسودکی‬
‫بسسه گسساهوار ‌‬
‫حکیم شد لقمان‬ ‫بس خفت‬
‫ز مادر اسسست میسسسر بزرگسسی‬ ‫همیشسسسه دخسسستر امسسسروز مسسسادر‬
‫پسران‬ ‫فرداست‬
‫طبیب بود و پرسستار و شسحنه‬ ‫زن نکوی‪ ،‬نه بانوی خانه تنها بود‬
‫و دربارن‬
‫فروخت گوهر عمسسر عزیسسز را‬ ‫زنسسی کسسه گسسوهر تعلیسسم و تربیسست‬
‫ارزان‬ ‫نخرید‬
‫***‬
‫آری بانوی مسلمان‪ ،‬شما به نقش و جایگاه خویش نیک آگاهید‪،‬‬
‫پس به هوش باشید و بکوشید تا با قرار گرفتن در جایگاه خسسویش‬
‫شتان را به کمال بگزارید‪ .‬اسلم عزیز را که برایتان کرامسست و‬ ‫نق ‌‬
‫عسسزت بسسه ارمغسسان آورده خسسوب دریابیسسد و آنگسساه در حسسد تسسوان بسسه‬
‫نها بسسار آوریسسد‬
‫ههای آن عمل کنید و فرزندانتان را براساس آ ‌‬ ‫آموز ‌‬
‫و در راه دعوت به سوی خدا و ابلغ دین الهی به دیگسسران از هیسسچ‬
‫کوششی دریغ نورزید‪.‬‬
‫این کتابچه گرچه ممکن است مطالب آن چیزی بر معلومسسات و‬
‫یشود که‬ ‫دانش شما نیفزاید‪ ،‬اما شما را به رعایت نکاتی یادآور م ‌‬
‫هی‬ ‫هی خوشسسبختی شسسما و پسساکی جسسامعه خواهسسد شسسد‪ ،‬زیسسرا هم ‌‬ ‫مای ‌‬
‫یها از وجود پسساک و زلل شسسما‬ ‫یها‪ ،‬فرزانگ ‌‬‫یها‪ ،‬بزرگ ‌‬ ‫یها‪ ،‬پاک ‌‬‫خوب ‌‬
‫یگیرد‪.‬‬
‫سرچشمه م ‌‬
‫نشاء الله‬ ‫ا ‌‬
‫مجید احمدی‪ ،‬شیراز‪ ،‬پاییز ‪1385‬‬
‫اعمال مخالف با شرع برخی از بانوان مسلمان‬ ‫‪4‬‬

‫اعمال مخالف با شرع برخی از بانوان مسلمان در‬


‫ارکان اسلم ‪:‬‬
‫تشان‪ ،‬مانند نماز عشسساء‪ ،‬بسسه‬ ‫‪ .1‬نگزاردن نمازهای فرض در وق ‌‬
‫سبب استفاده از لسسوازم آرایشسسی بسسه هنگسسام بیسسرون رفتسسن از‬
‫یشسسود زمسسان‬ ‫منزل و دیر بازگشتن به آن‪ .‬کاری که موجب م ‌‬
‫خوابیدن به تأخیر افتد و از سوی دیگر چه بسا نماز صبح جسسز‬
‫پس از طلسسوع آفتسساب خوانسسده نشسسود کسه ایسن کسار از صسسفات‬
‫یآید‪.‬‬‫منافقان به شمار م ‌‬
‫شآینسسده نسسزدم‬ ‫پیسسامبر ‪ ‬فرمسسوده اسسست ‪» :‬در آن شسسب دو پی ‌‬
‫آمدند و از خواب بیدارم کردند؛ آنگاه گفتند ‪ :‬راه بیفت‪ ،‬من نیز بسا‬
‫آن دو به راه افتادم‪ ،‬تا اینکه به مردی خوابیده رسیدیم کسه مسسردی‬
‫دیگر با سنگ بزرگی که در دست داشت بالی سرش ایستاده بود‬
‫یاش‬ ‫یغلتانسسد و در پ ‌‬ ‫یکوبید‪ ،‬سپس سنگ را م ‌‬ ‫و با آن سرش را م ‌‬
‫هی آن مسسرد‬ ‫یگرفت و چون سر کوبیده شسسد ‌‬ ‫یرفت و آن را بر م ‌‬ ‫م ‌‬
‫یآمسسد و‬‫یگشت دوباره به سوی او باز م ‌‬ ‫به حالت نخست خود برم ‌‬
‫یکوبیسسد‪ .‬پیسسامبر ‪ ‬فرمسسود ‪ :‬بسسه آن دو‬ ‫همانند بار اول سرش را م ‌‬
‫یاند؟ گفتنسسد ‪ :‬تسسو را آگسساه‬ ‫گفتم ‪ :‬سبحان اللسسه! ایسسن دو چسسه کسسسان ‌‬
‫یگیرد و آن را‬ ‫خواهیم کرد‪ .‬آن مرد کسی است که قرآن را فرا م ‌‬
‫یخیسسرد«‪] .‬روایسسات‬ ‫یپسسذیرد و بسسرای نمساز فسسرض از خسسواب برنم ‌‬ ‫نم ‌‬
‫بخاری[‪.‬‬
‫خواهر گرامی این وصف حال کسی است کسسه خوانسسدن نمسساز را‬
‫یشود‪ ،‬پسسس‬ ‫یانداز و برای گزاردن آن از خواب بلند نم ‌‬ ‫به تأخیر م ‌‬
‫یخوانسسد چگسسونه اسسست! ایسسن در‬ ‫بنگر وصف حال کسی که نماز نم ‌‬
‫ه پاداش کسی را که بر نماز‬ ‫حالی است که خداوند پاک و بلندمرتب ‌‬
‫پایدار بماند بهشت قرار داده است‪.‬‬
‫هاش را‬ ‫پیامبر ‪ ‬فرموده است ‪» :‬هرگاه زنی نمازهسسای پنجگسسان ‌‬
‫هی رمضسسان را بگسسزارد‪ ،‬و عفتسسش را نگسسه دارد‪ ،‬و از‬ ‫بخوانسسد و روز ‌‬
‫های کسسه‬ ‫همسرش فرمان ببرد‪ ،‬به او خواهنسسد گفسست ‪ :‬از هسسر درواز ‌‬
‫دوست داری به بهشت وارد شو«‪] .‬روایت ابن حبان[‪.‬‬
‫‪ .2‬قضا نکردن نمازی که وقت آن فرا رسید‪ ،‬ولی آنرا ادا نکسسرد‬
‫تا اینکه سپس به سبب حیض )عادت ماهیانه( یا نفاس )خون‬
‫هی وقتسسش بسسه جسسای‬ ‫پس از زایمسسان( نتوانسسست آن را در ادام ‌‬
‫‪5‬‬ ‫اعمال مخالف با شرع برخی از بانوان مسلمان‬

‫آورد‪ .‬واجب است چنین نمازی را پس از پاک شدن بلفاصله‬


‫قضا کرد‪ .‬همچنین بر زن واجب است هرگسساه در وقسست نمسساز‬
‫عصر‪ ،‬یا عشاء پاک شد‪ ،‬نماز ظهر و عصر‪ ،‬و مغرب و عشاء‬
‫را بسسا هسسم بسسه جسسای آورد‪ ،‬زیسسرا وقسست آن دو بسسرای کسسسی کسسه‬
‫معذور است‪ ،‬مانند بیمار و مسافر یکسان است‪ ،‬زن نیسسز بسسه‬
‫یاش معذور است‪.‬‬ ‫سبب تأخیر افتادن پاک ‌‬
‫‪ .3‬اهتمام نورزیدن به پرداخت زکسسات مسسال و زیسسورآلتی کسسه زن‬
‫داراست‪ ،‬وقتی که بسسه حسسد نصسساب برسسسد و یسسک سسسال بسسر آن‬
‫بگذرد‪ .‬واجب آن است که در این صورت زن زکات زیورآلت‬
‫یکند که ایسسن زیسسورآلت مسسورد‬ ‫خود را پرداخت کند‪ ،‬فرقی نم ‌‬
‫نهسسا را ذخیسسره کسسرده باشسسد‪،‬‬ ‫استفاده و پوشش او باشسسد یسسا آ ‌‬
‫)البته این نظر حنسسابله و برخسسی از فقیهسسان اسسست و در مسسورد‬
‫های پرداخسست زکسسات‬ ‫فنظسسر اسسست و عسسد ‌‬ ‫ایسسن مسسسأله اختل ‌‬
‫یباشد‪ ،‬گرچه به‬ ‫زیورآلتی که مورد استفاده و پوشش زن م ‌‬
‫یداننسسد(‪ .‬در هسسر صسسورت بسسه یسساد‬ ‫حد نصسساب برسسسد واجسسب نم ‌‬
‫داشته باشسسیم کسسه پرداخسست زکسسات یکسسی از پنسسج رکسسن اسسسلم‬
‫است‪ .‬و خداوند پاک و بلندمرتبه به کسی کسسه آن را نبپسسردازد‬
‫عذابی دردناک بیم داده است ‪:‬‬
‫یکننسسد و آن را در راه‬ ‫»‪ ...‬و کسانی که زر و سسسیم را گنجینسسه م ‌‬
‫یکنند‪ ،‬ایشان را از عذابی دردناک خبر ده‪ .‬روزی که‬ ‫خدا هزینه نم ‌‬
‫آن ]گنجینه‌[ها را در آتش دوزخ بگدازند و پیشانی و پلهسسو و پشسست‬
‫نها داغ کنند ]و بگوینسسد ‪ [:‬ایسسن اسسست آنچسسه بسسرای خسسود‬ ‫آنان را با آ ‌‬
‫یاندوختید‪ ،‬بچشسسید«‪] .‬تسسوبه ‪-34 :‬‬ ‫اندوختید‪ ،‬پس ]کیفر[ آنچه را م ‌‬
‫‪.[35‬‬
‫‪ .4‬سکوت کردن و نصیحت کردن همسر و فرزنسسدانی کسه نمسساز‬
‫یخوانند یا از نمازشان غافل می شوند‪ .‬خواهر مسسسلمان‪،‬‬ ‫نم ‌‬
‫ً‬
‫آگاه باش که هر کس عمدا نماز را ترک گوید کافر شده و از‬
‫اسلم برگشته و مرتد شده است‪.‬‬
‫در مسسورد مرتسسد احکسسامی وجسسود دارد‪ ،‬از آن جملسسه ‪ :‬بایسسد پیونسسد‬
‫یاش را با همسر مسلمانش فسخ کند‪ ،‬زیرا همسرش بسسر‬ ‫زناشوی ‌‬
‫یتوان بسسا همسسسری زنسسدگی کسسرد کسسه‬ ‫یشود‪ .‬چطوری م ‌‬ ‫او حرام م ‌‬
‫یدارد؟‬ ‫لانگاری روا م ‌‬ ‫یخواند یا نسبت به آن سه ‌‬ ‫نماز نم ‌‬
‫اعمال مخالف با شرع برخی از بانوان مسلمان‬ ‫‪6‬‬

‫یتوجهی مسسادر بسسه تغییسسرات جسسسمی و روحسی دخسسترش‪ .‬بسسه‬ ‫‪ .5‬ب ‌‬


‫های که ممکن است دختر به سن بلوغ برسد و مادر او را‬ ‫گون ‌‬
‫هی فرایسسض‬ ‫آگاه نسازد که از این پس بایسسد نمسساز‪ ،‬روزه و بقی ‌‬
‫یاش را انجام دهد‪.‬‬‫دین ‌‬
‫‪ .6‬اختصاص دادن رنسسگ مشخصسسی بسسرای احسسرام حسسج یسسا عمسسره‪،‬‬
‫مانند رنگ سبز و غیر از آن‪ ،‬در حالی کسسه چنیسسن کسساری دلیسسل‬
‫شرعی ندارد‪ .‬همچنین پوشسسیدن نقسساب و دسستکش در هنگسام‬
‫احرام ]جایز نیست[‪ .‬حال آنکه پیامبر ‪ ‬از این کار نهی کرده‬
‫و فرموده است ‪» :‬زنی که احرام به تسسن دارد نبایسسد نقسساب یسسا‬
‫دستکش بپوشد«‪] .‬روایت بخاری[‪.‬‬

‫در پوشش و حجاب شرعی‬


‫رعسسایت نکسسردن حجسساب شسسرعی درسسست و پایبنسسد نبسسودن بسسه‬ ‫‪.1‬‬
‫شرایط کامل آن که عبارتند از ‪:‬‬
‫حجاب تمام بدن را بپوشاند‪.‬‬ ‫‪-‬‬
‫جلب توجه نکند‪.‬‬ ‫‪-‬‬
‫نازک و شفاف نباشد‪.‬‬ ‫‪-‬‬
‫ننما باشد‪.‬‬
‫تنگ و بد ‌‬ ‫‪-‬‬
‫همانند لباس مردان نباشد‪.‬‬ ‫‪-‬‬
‫های که بوی آن بسسه مشسسام مسسردان بیگسسانه‬ ‫معطر نباشد به گون ‌‬ ‫‪-‬‬
‫برسد‪.‬‬
‫همانند لباس زنسسان نامسسسلمان نباشسسد‪ ،‬بلکسسه نمایسسانگر هسسویت‬ ‫‪-‬‬
‫اسلمی او باشد‪.‬‬
‫لباس مد و فخرفروشی نباشد‪.‬‬ ‫‪-‬‬
‫بیسسرون رفتسسن از منسسزل خلف شسسؤونات اسسسلمی ‪ :‬هماننسسد‬ ‫‪.2‬‬
‫رعسسایت نکسسردن حجسساب شسسرعی درسسست‪ ،‬اسسستفاده از لسسوازم‬
‫آرایشی و عطرهایی که چه بسسسا مسسردان را بسسه فتنسسه انگیسسزد‪.‬‬
‫اختلط و همنشینی با نامحرمان و خلسسوت بسسا آنسسان در امسساکن‬
‫مختلف‪.‬‬
‫پیروی از مد در پوشش‪ ،‬شکل مو‪ ،‬استفاده از لوازم آرایشی‬ ‫‪.3‬‬
‫و عطر و دیگر وسایلی که معمول ً مورد توجه و اهتمام زنسسان‬
‫هی کتب و نشریاتی که‬ ‫یشود‪ .‬همچنین خرید و مطالع ‌‬ ‫واقع م ‌‬
‫‪7‬‬ ‫اعمال مخالف با شرع برخی از بانوان مسلمان‬

‫لهایی است که مشسسوق هرزگسسی‬ ‫حاوی مطالب‪ ،‬تصاویر و مد ‌‬


‫یشوند تسسا‬ ‫یشوند و موجب م ‌‬ ‫و فروگذاشتن حجاب شرعی م ‌‬
‫هرفتسسه بسسه سسسبب پیسسروی از زنسسان نامسسسلمان لباسسسی‬ ‫رفت ‌‬
‫هی‬ ‫نامناسب‪ ،‬تنسگ و نسازک بپوشسند کسه مصسداق ایسن فرمسود ‌‬
‫پیامبر ‪ ‬است ‪:‬‬
‫شداری در دنیسسا‪ ،‬در آخسسرت برهنسسه باشسسد«‪.‬‬ ‫»چسسه بسسسا زن پوشس ‌‬
‫]روایت بخاری[‪.‬‬
‫همچنین ممکن است زن مسلمان در شکل مسسو و اصسسلح آن از‬
‫ههای‬ ‫زنان کافر تقلید کند‪ ،‬تا جایی که برخسسی از آنسسان بسسه آرایشسسگا ‌‬
‫یرونسسد تسسا موهایشسسان را هماننسسد موهسسای زنسسان‬ ‫غیراسسسلمی م ‌‬
‫نامسلمان اصلح نمایند‪.‬‬
‫پیامبر ‪ ‬فرموده است ‪» :‬دو گروه از اهل دوزخند که هنوز آن‬
‫مهسسای‬ ‫ههایی با خود دارند همانند د ‌‬ ‫هام‪ :‬گروهی که تازیان ‌‬ ‫دو را ندید ‌‬
‫یزنند‪ ،‬و زنانی نیمه برهنه کسسه‬ ‫نها مردم را م ‌‬ ‫هی آ ‌‬ ‫گاو که به وسیل ‌‬
‫یکشسسانند‪،‬‬ ‫خسسود گمسسراه بسسوده و دیگسسران را نیسسز بسسه گمراهسسی م ‌‬
‫سرهایشسسان ماننسسد کوهسسان شسستر بخسستی )نسسوعی شسستر قسسوی و دراز‬
‫یشوند و نه بوی‬ ‫گردن( کج شده است‪ ،‬اینان نه به بهشت وارد م ‌‬
‫یکنند در حالی که بوی آن از مسافت این قدر و این‬ ‫آن را حس م ‌‬
‫یشود«‪] .‬روایت مسلم[‪.‬‬ ‫قدر حس م ‌‬
‫هی ضسعف شخصسیتی و‬ ‫ندهند ‌‬ ‫هی این رفتارهسا در واقسع نشسا ‌‬ ‫هم ‌‬
‫ههسسای عسسزت آفریسسن اسسسلم‬ ‫فقدان هویت اسلمی و دوری از آموز ‌‬
‫تهسسای زیسسادی تبسساه‬ ‫نهسسا ثرو ‌‬‫یشسسوند تسسا در راه آ ‌‬ ‫است و مسسوجب م ‌‬
‫گردد‪.‬‬
‫یکوشسسید تسسا بسسا زیبسساترین و بهسسترین‬ ‫خواهر مسلمانم! شما که م ‌‬
‫هات‬ ‫شکل و قیافه در برابسسر دوسسستان خسسود ظسساهر شسسوید تسسا دربسسار ‌‬
‫سهای مد و اصلح مو‪ ،‬خسسوش سسسلیقه‬ ‫بگویند ‪ :‬شما در انتخاب لبا ‌‬
‫و باذوق هستید؛ به این واقعیت نیز آگاه باش که از این دنیا هرگسسز‬
‫نهسسا‬‫هی آنچسسه در آ ‌‬ ‫شتر از یک کفن بسسا خسسود نخسسواهی بسسرد‪ ،‬و هم ‌‬ ‫بی ‌‬
‫نها حرص ورزیدی برجسسای‬ ‫هروی کردی و در خرید و تصاحب آ ‌‬ ‫زیاد ‌‬
‫خواهی گذاشت‪.‬‬
‫پند و اندرز ‪ :‬خواهر مسلمانم به هوش باش که ملک المسسوتی‬
‫که جان کسسسانی جسسز تسسو را گرفتسسه اسسست‪ ،‬جسسان تسسو را نیسسز خواهسسد‬
‫اعمال مخالف با شرع برخی از بانوان مسلمان‬ ‫‪8‬‬

‫گرفت‪ .‬پس برای مرگ و رنجسسوری آن‪ ،‬و صسسراط و بسساریکی آن‪ ،‬و‬
‫هی نصسسوح و کسسار نیسسک‬ ‫حساب و سختی آن آماده شو‪ .‬و بسسرای تسسوب ‌‬
‫هی عمسسر محسسدودت بهسسره برگیسسر و آن را‬ ‫یمانسسد ‌‬
‫شتاب کن و از باق ‌‬
‫بیهوده تباه نساز! از خداونسسد بسسزرگ بسسرای حرکسست در راه درسسست‬
‫یاری بخواه‪ .‬باید دوست و همنشین نیکوکاری برای خسسود برگزینسسی‬
‫که دستت را بگیرد و چون خداوند را از یاد ببری تو را یادآور شود‬
‫و هرگاه از او غافل شوی تو را آگاه گرداند و آنگسساه بسسسیار دعسسا و‬
‫استغفار نمایی‪.‬‬

‫یها‬
‫افراط و تفریط در شاد ‌‬
‫هی تحصصصیل و‬ ‫‪ .1‬سصصرباز زدن از ازدواج بصصه دلیصصل ادام ‌‬
‫هی شغلی ‪ :‬این دلیلی پسندیده نیست‪ ،‬زیسسرا زن حسسق‬ ‫آیند ‌‬
‫هی تحصسسیل پسسس از آن‬ ‫دارد ازدواجسسش را مشسسروط بسسه ادام ‌‬
‫یخواهنسسد‬ ‫قسسرار دهسسد‪ .‬بسسسیاری از دخسستران بسسه دلیسسل اینکسسه م ‌‬
‫یدهنسد‪،‬‬ ‫هی تحصیل دهند به خواستگارانشان جسواب رد م ‌‬ ‫ادام ‌‬
‫هی‬ ‫یبینسسد هم ‌‬
‫غالتحصسسیل شسسدن از یسسک سسسو م ‌‬ ‫و پسسس از فار ‌‬
‫هانسسد و خسسود را تنهسسا‬
‫دوسسستان همسسسن و سسسال او ازدواج کرد ‌‬
‫ییابد‪ ،‬و از سوی دیگر به سبب بال رفتن سنش خواسسستگار‬ ‫م ‌‬
‫ییابسسد‪ ،‬و چسسه بسسسا بسسه خسساطر رد کسسردن‬ ‫مطلسسوب خسسود را نم ‌‬
‫یاش پشیمان گردد‪.‬‬ ‫خواستگاران قبل ‌‬
‫یدقتی در انتخاب همسر ‪ :‬بدین صورت کسسه بسسا ازدواج‬ ‫‪ .2‬ب ‌‬
‫ینمازی به خسساطر پایگسساه اجتمسساعی‪،‬‬ ‫با هر گناهکار‪ ،‬تبهکار و ب ‌‬
‫شغل‪ ،‬مسسدرک و ثروتسسی کسسه دارد مسسوافقت کنسسد کسسه چسسه بسسسا‬
‫یاش شسسسسود و او را در معصسسسسیت خسسسسدا و‬ ‫بسسسساعث گمسسسسراه ‌‬
‫لانگاری نسبت به اوامر و نواهی الهی یاری کند‪.‬‬ ‫سه ‌‬
‫پیامبر ‪ ‬برای ازدواج دو شسسرط بیسسان داشسسته اسسست ‪» :‬هرگسساه‬
‫کسسسی بسسه خواسسستگاری دخسستر شسسما بیایسسد کسسه از اخلق و دیسسن او‬
‫رضایت دارید‪ ،‬پس دخترتسسان را بسسه ازدواج او درآوریسسد‪ ،‬اگسسر چنیسسن‬
‫یگیسسرد«‪] .‬روایسست‬ ‫نکنید در زمین فتنه و فسادی فراگیسسر‪ ،‬شسسکل م ‌‬
‫ترمذی[‪.‬‬
‫‪9‬‬ ‫اعمال مخالف با شرع برخی از بانوان مسلمان‬

‫یبایسسد‪،‬‬
‫نجا رضایت دختر هم شرط است و والسسدین م ‌‬ ‫البته در ای ‌‬
‫دخترشان را طوری تربیت کنند که معیار برتسسر او در ازدواج همانسسا‬
‫اخلق و دین خواستگارش باشد‪.‬‬
‫‪ .3‬بال گرفتن مهریه ‪ :‬این کار خلف شرع است‪ ،‬زیرا هرچه‬
‫شتسسر‬‫نتر باشسسد‪ ،‬برکسست و دوام ازدواج بی ‌‬ ‫هی ازدواج آسا ‌‬ ‫هزین ‌‬
‫شتسسر بسسه دسسست زنسسان‬ ‫مگیری بسسرای ایسسن کسسار بی ‌‬ ‫است‪ .‬تصسسمی ‌‬
‫ههسای سسنگینی بسه دوش همسرانشسان‬ ‫است‪ ،‬از این رو مهری ‌‬
‫هی سسسبک بسسه میسسان آیسسد‪،‬‬ ‫یگذارنسسد‪ .‬هرگسساه سسسخن از مهسسری ‌‬ ‫م ‌‬
‫هی دخترمان باید این قدر و این قدر باشد‪ ،‬مانند‬ ‫گویند ‪ :‬مهری ‌‬
‫یدهسسد کسسه توافسسق‬ ‫هی دخسستر فلنسسی! و چسسه بسسسیار رخ م ‌‬ ‫مهسسری ‌‬
‫نکسسردن بسسر سسسر مقسسدار مهریسسه مسسوجب انصسسراف خواسسستگار‬
‫یشسسسود‪ .‬پیسسسامبر ‪ ‬فرمسسسوده اسسسست ‪» :‬بهسسسترین مهریسسسه‬ ‫م ‌‬
‫نترین آن است«‪] .‬روایت حاکم[‪.‬‬ ‫آسا ‌‬
‫همچنین به یکی از یارانش فرمود ‪» :‬ازدواج کن هرچنسسد بسسا یسسک‬
‫انگشتر آهنی«‪] .‬روایت بخاری[‪.‬‬
‫هی نامزدی ‪ :‬بسسدین صسسورت کسسه‬ ‫رسم به دست کردن حلق ‌‬
‫در بعضی جوامع اسلمی مرسوم اسسست خواسسستگار پیسسش از عقسسد‬
‫های طلیی که معمول ً نامش نیز بر آن نقش شده به انگشسست‬ ‫حلق ‌‬
‫یکنسسد‪ ،‬کسسه پسسس از عروسسسی از دسسست‬ ‫دسسست راسسست نسسامزدش م ‌‬
‫یکنسسد‪ .‬ایسسن کسسار از عسسادات‬ ‫راست بیرون آورده و به دست چسسپ م ‌‬
‫مسیحیان است که در اسلم سابقه و مشروعیتی ندارد‪.‬‬
‫هی سصصصرویس طل و‬ ‫‪ .4‬ملصصصزم کصصصردن همسصصصر بصصصه تهی ‌‬
‫پوشاک ‪ :‬بدین صورت که دامسساد بایسسد در مراسسسم جشسسنی و‬
‫چه بسا در حضور نامحرمان سرویسسسی طل و لبسساس بسسه تسسن‬
‫همسرش بپوشاند‪.‬‬
‫یهسسایی اسسست کسسه مسسردم امسسروزه پدیسسده‬ ‫نهسسا همگسسی نوآور ‌‬ ‫ای ‌‬
‫هانسسد بسسر سسسر‬‫هاند و هیچ دلیل شرعی ندارند و مسسوانعی گردید ‌‬ ‫آورد ‌‬
‫یخواهنسسد از طریسسق ازدواج‬ ‫راه ازدواج بسسسیاری از جوانسسانی کسسه م ‌‬
‫اسلمی عفت خود را نگه دارند و وارد زندگی زناشویی شوند‪.‬‬
‫‪ .5‬پافشاری بصصر برگصصزاری جشصصن عروسصصی در هتصصل یصصا‬
‫هروی و اسسسراف‬ ‫نهای مجلل ‪ :‬ایسسن کسسار مسسوجب زیسساد ‌‬ ‫سال ‌‬
‫اعمال مخالف با شرع برخی از بانوان مسلمان‬ ‫‪10‬‬

‫یشود که خداوند ما را از آن بازداشته و آن را هیچ دوست‬ ‫م ‌‬


‫یدارد‪.‬‬‫نم ‌‬
‫یفرمایسسد ‪» :‬بخوریسسد و بیاشسسامید و]لسسی[‬ ‫خداونسسد بلنسسدمرتبه م ‌‬
‫یدارد«‪ .‬ایسسن کسسار‬ ‫اسراف مکنید که او اسسسرافکاران را دوسسست نم ‌‬
‫هی هتسسل‬ ‫یشود که باید برای کسسرای ‌‬ ‫موجب تباه شدن مقدار مالی م ‌‬
‫نگیری در ازدواج‬ ‫یا سالن پرداخسست کسسرد‪ .‬بسسرای چسسه خواهسسان آسسسا ‌‬
‫نیستیم؟‬
‫ههای غیراسسسلمی بسسرای برداشسستن موهسسای‬ ‫‪ .6‬رفتن بسسه آرایشسسگا ‌‬
‫نهسسا اجسسازه‬‫زاید بسسدن تسسا جسسایی کسسه بسسه کارکنسسان نامسسسلمان آ ‌‬
‫یدهند تا جایی از بدنشسسان را نگسساه کننسسد کسسه دیدنشسسان جسسز‬ ‫م ‌‬
‫برای همسرانشان حلل نیست‪.‬‬
‫نقیمت در شب عروسی‪ .‬و‬ ‫‪ .7‬پوشیدن نوعی لباس فاخر و گرا ‌‬
‫نقیمت است که چه بسا همسسراه‬ ‫آن لباسی سفید‪ ،‬بلند و گرا ‌‬
‫آن دستکش و جوراب سفید نیز باشد‪.‬‬
‫هی مسسسیحیان بسسه هنگسسام عقسسد ازدواج در‬ ‫این کار از عادت دیرین ‌‬
‫کلیساست‪ .‬پوشیدن چنین لباسی بسسه سسسبب تشسسبیه و هماننسسدی بسسا‬
‫یای کسسه‬‫زنان غیرمسلمان و نیز اسراف‪ ،‬تبسسذیر‪ ،‬ریسسا و فخرفروشس ‌‬
‫شتر از یک بار در عمسسرش‬ ‫دربر دارد‪ ،‬روا نیست‪ .‬زیرا زن آن را بی ‌‬
‫یپوشد‪.‬‬‫که همان شب عروسی باشد‪ ،‬نم ‌‬
‫یهای‬ ‫‪ .8‬اصرار در برگزاری جشن عروسی با موسصصیق ‌‬
‫حرام ‪ :‬بسسدین صسسورت کسسه بسسرای ایسسن کسسار زنسسان و مردانسسی‬
‫های بسسال دعسسوت‬ ‫خواننده و نوازنده را در ازای پرداخسست هسسزین ‌‬
‫هی بلندگو به اجرای موسیقی و آواز نسساروا‬ ‫یکنند تا به وسیل ‌‬ ‫م ‌‬
‫و به صورت اختلط مشغول شوند کسسه ممکسسن اسسست در ایسسن‬
‫یپردازند در معرض چشم‬ ‫میان برخی از زنان که به رقص م ‌‬
‫نزدگی قرار گیرند‪ .‬آنگاه این کسسار را اعلن ازدواج‬ ‫زدگی یا ج ‌‬
‫یدانند که قطعا به این روش حرام است‪ .‬داشسستن مراسسسم‬ ‫ً‬ ‫م ‌‬
‫حانگیز رواست‪ ،‬اما نبایسد آن را بسه اسسبابی نساروا‬ ‫شادی و فر ‌‬
‫ساخت‪.‬‬
‫‪11‬‬ ‫اعمال مخالف با شرع برخی از بانوان مسلمان‬

‫هی اعتقادی‬
‫در زمین ‌‬
‫هبازان‬ ‫‪ .1‬رفتن به پیش ساحران و ییشصصگویان و شصصعبد ‌‬
‫مصصرد یصصا زن ‪ :‬بسسرای اهسسدافی چسسون بیمسساری‪ ،‬سسسحرزدگی و‬
‫مزدگی‪ ،‬یا تنها برای سسسؤال از اینکسسه آیسسا او یسسا شسسوهرش‬ ‫چش ‌‬
‫سحرزده است؟ یا برای اینکه از آنان بخواهد تا کاری کند که‬
‫شوهرش او را دوست بدارد‪ .‬این کار حرام و بلکه حتی تأیید‬
‫کردن آنان کفر است‪.‬‬
‫پیامبر ‪ ‬فرموده است ‪» :‬کسی که به نزد فالگیر یا پیشسسگویی‬
‫ههسسایش تصسسدیق کنسسد‪ ،‬قطعسا ً بسسه آنچسسه بسسر‬ ‫رود و آنگاه او را در گفت ‌‬
‫محمد ‪ ،‬نازل شده کفر ورزیسسده اسسست«‪] .‬روایسست ترمسسذی‪ ،‬ابسسن‬
‫ماجه‪ ،‬ابو داود[‪.‬‬
‫يكننسسد‪،‬‬‫هي كساني كه فقط از اينسسان سسسؤال م ‌‬ ‫همچنين ‪ ‬دربار ‌‬
‫بدون اينكسسه تصديقشسسان كننسسد‪ ،‬فرمسسوده اسسست ‪» :‬كسسسي كسسه نسسزد‬
‫هي چيزي سؤال كنسسد‪ ،‬چهسسل روز‬ ‫پيشگو و فالگير رود و از او دربار ‌‬
‫يشود«‪] .‬روايت مسلم[‪.‬‬ ‫نمازش پذيرفته نم ‌‬
‫يگردانسسي از آمسسوختن دانسسش‬ ‫‪ .2‬ناآگسساهي بسسه مسسسايل دينسسي و رو ‌‬
‫ديني و به ويژه احكام مربسسوط بسسه زنسسان‪ .‬پيسسامبر ‪ ‬فرمسسوده‬
‫است‪» :‬تحصيل علم بر هر مسلماني فرض است«‪] .‬روايسست‬
‫ابن ماجه[‪.‬‬
‫كم دانشي و ناآگاهي به مسايل ديني موجب شده كسسه بسسسياري‬
‫از زنان ندانسته مرتكب كارهاي حرام و نهي شده شوند‪.‬‬
‫هخواني بر مردگان و به سسسر و صسسورت زدن و گريبسسان را‬ ‫‪ .3‬نوح ‌‬
‫دريدن‪ .‬اينان با اين كسسار ناشايسسست در واقسسع بسسه قضسسا و قسسدر‬
‫يشوند‪.‬‬ ‫يكنند و به آن راضي نم ‌‬ ‫الهي اعتراض م ‌‬
‫ه است ‪» :‬كسي كه به صورت خود چنسسگ زنسسد‪،‬‬ ‫پيامبر ‪ ‬فرمود ‌‬
‫و گريبان را بدرد و بسه جساهليت فراخوانسد از مسا نيسست«‪] .‬متفسق‬
‫عليه[‪.‬‬
‫البته گريه و اندوه بسسر مسسرده بسسدون سسسر و صسسدا و فريسساد حسسرام‬
‫هخسسواني‬ ‫نيست‪ .‬ولي نبايد از حد معمول خود فراتسسر رود و بسسه نوح ‌‬
‫هخوان چنانچه بميرد و‬ ‫انجامد‪ .‬پيامبر ‪ ‬فرموده است ‪» :‬زن نوح ‌‬
‫نپوشي از قطسسران‬ ‫يخيزد در حالي كه ت ‌‬ ‫توبه نكند روز قيامت برم ‌‬
‫اعمال مخالف با شرع برخی از بانوان مسلمان‬ ‫‪12‬‬

‫گسر بسسه تسن دارد«‪] .‬روايست‬ ‫)سسسرب گسسداخته( و لباسسي از بيمساري َ‬


‫مسلم[‪.‬‬
‫‪ .4‬ابراز محبت و دوستي به كافران و دشسسمنان خداونسسد و پيسسش‬
‫نهسسا‪ .‬پيسسامبر ‪ ‬فرمسسوده اسسست ‪:‬‬ ‫سسسلم بسسودن نسسسبت بسسه آ ‌‬
‫»نسسسبت بسسه يهسسود و نصسساري پيسسش سسسلم نباشسسيد«‪] .‬روايسست‬
‫مسلم[‪.‬‬
‫تهاي گوناگون صورت پذيرد‪،‬‬ ‫يتواند به صور ‌‬ ‫اين ابراز محبت م ‌‬
‫ه آنان به مناسبت جشن تولد يسسا عيسسد آغسساز سسسال‪.‬‬ ‫از جمله تبريك ب ‌‬
‫نجا كه نوعي ابراز دوستي به دشمنان خداست حرام‬ ‫اين كار از آ ‌‬
‫يفرمايسسد ‪» :‬اي كسسساني كسسه ايمسسان آورديسسد‬ ‫است‪ ،‬زيسسرا خداونسسد م ‌‬
‫دشمن من و دشمن خودتان را به دوستي برمگيريسسد ]بسسه طسسوري[‬
‫كه با آنان اظهار دوسسستي كنيسسد‪ ،‬و حسسال آنكسسه ]آنسسان[ قطعسا ً بسسه آن‬
‫حقيقت كه براي شما آمده كافرند«‪] .‬ممتحنه ‪.[1 :‬‬
‫‪ .5‬درخواست زن از شوهرش مبني برآوردن خدمتكار‪ ،‬پرسسستار‪،‬‬
‫آشپز يا راننده و به ويژه اگر اينان نامسسسلمان باشسسند‪ .‬امكسسان‬
‫دارد زن چنين درخواستي را از شروط ازدواجش قرار دهسسد‪،‬‬
‫كه در اين صورت زن خود به سبب كسسار بيسسرون از منسسزل‪ ،‬يسسا‬
‫هاش تربيسست كسسودكش را بسسه دوش پرسسستار يسسا‬ ‫تفريحات روزان ‌‬
‫يگذارد كه در اين كار اشتباهات متعددي هست و‬ ‫خدمتكار م ‌‬
‫پيامدهايي زيانبار عقيسسدتي و اخلقسسي در حسسال و آينسسده در بسسر‬
‫خواهد داشت كه علوه بر كودك به كل خانواده و جامعه نيسسز‬
‫سرايت خواهد كرد‪.‬‬
‫‪ .6‬برخي از زنان به سبب زيان و معصيتي كسسه بسسه آنسسان رسسسيده‬
‫يكننسسد‪ .‬پيسسامبر ‪‬‬ ‫اسسست خسسود را نفريسسن و آرزوي مسسرگ م ‌‬
‫فرموده است ‪» :‬هيچ يك از شما بسسه سسسبب زيسساني كسسه بسسه او‬
‫رسيده است آرزوی مسرگ نكنسسد‪ ،‬و چنسانچه نساگزير بسسود پسسس‬
‫بگويد ‪ :‬خداوندا‪ ،‬مرا زنده بدار تسسا وقسستي كسسه زنسسدگاني برايسسم‬
‫بهتر است و مرا بميران هرگسساه مسسردن برايسسم بهسستر اسسست« ‪.‬‬
‫]متفق عليه[‪.‬‬
‫و گاهي نيز برخي از مادران نادان به سبب اشتباه ساده و كسسار‬
‫نارواي غيرعمدي كه فرزندشان مرتكب شده‪ ،‬شسسروع بسسه بسسدترين‬
‫يدانند كه پيامبر ‪ ‬فرموده است‬ ‫يكنند و نم ‌‬ ‫نها در حق او م ‌‬ ‫نفري ‌‬
‫‪13‬‬ ‫اعمال مخالف با شرع برخی از بانوان مسلمان‬

‫يشود دعسساي والسسدين‬ ‫‪» :‬سه دعا هست كه بدون شك مستجاب م ‌‬


‫عليه فرزند‪ ،‬دعاي مسافر و دعاي مظلوم«‪] .‬روايت بخاري[‪.‬‬
‫و گاهي نيز به روزي كه فرزندش را متولد كرده نفرين و نسساروا‬
‫يآيد‪ .‬پيامبر‬ ‫يگويد كه اين نوعي ناسزاگويي به زمانه به شمار م ‌‬ ‫م ‌‬
‫يآدم بسسا‬
‫يفرمايسسد ‪ :‬بن ‌‬‫‪ ‬فرمسسوده اسسست ‪» :‬خداونسسد بلنسسدمرتبه م ‌‬
‫يدهسسد‪ ،‬در حسسالي كسسه زمسسانه منسسم‪،‬‬
‫ناسزا گفتن به زمانه مرا آزار م ‌‬
‫يگردانسسم«‪.‬‬ ‫فرمسسان در دسسست مسسن اسسست و مسسن شسسب و روز را م ‌‬
‫]متفق عليه[‪.‬‬

‫در بيرون رفتن از منزل‪ ،‬بدحجابي و اختلط با‬


‫مردان‬
‫‪ .1‬استفاده از عطر و اودكلن به هنگام بيرون رفتسسن از منسسزل‬
‫هاي كه بوي خوش آن به مشام مردان برسسسد‪ .‬ايسسن از‬ ‫به گون ‌‬
‫كارهسساي بسسسيار ناپسسسندي اسسست كسسه خيلسسي از زنسسان آن را‬
‫يگيرند‪.‬‬ ‫تكم م ‌‬ ‫دس ‌‬
‫يدهسسد زنسسان‬ ‫يدانيد كه پيامبر ‪ ‬اجازه نم ‌‬ ‫خواهر مسلمان‌‪ ،‬آيا م ‌‬
‫با استفاده از عطسسر و مسسواد خوشسسبو‪ ،‬بسسه مسسسجد آينسسد‪ ،‬و فرمسسوده‬
‫است ‪» :‬هر زني كه بسسه خسود عطسسر زنسد و سسپس بسه مسسجد رود‬
‫يشسود تسا اينكسه غسسل نمايسد«‪] .‬روايست ابسن‬ ‫نمسازش پسذيرفته نم ‌‬
‫ماجه[‪.‬‬
‫هي‬ ‫خواهر گرامي‪ ،‬وقتي در حق زنسسي كسسه بسسراي گسسزاردن فريضس ‌‬
‫هي خدا دارد‪ ،‬اين گونه است‪ ،‬پس در حق كسي كسسه‬ ‫نماز قصد خان ‌‬
‫يكند و آنگاه از منسسزل بسسه قصسسد بسسازار يسسا مراسسسم‬ ‫خود را معطر م ‌‬
‫يرود و بسدين‬ ‫جشن يا ديدن بسستگان و يسا بسه محسل كسار بيسرون م ‌‬
‫يانسداز‪ ،‬چگسونه اسست! بسدون‬ ‫وسيله در راه مرداني را بسه فتنسه م ‌‬
‫كتري‬ ‫شك در چنين حالتي تحريم شديدتر و عذاب سسسخت و دردنسسا ‌‬
‫يفرمايد ‪» :‬هر زني كسه بسه خسود عطسر‬ ‫خواهد داشت؛ پيامبر ‪ ‬م ‌‬
‫زند و سپس از مرداني گذر كند تا بسسوي آن را حسسس كننسسد‪ ،‬زناكسسار‬
‫است«‪] .‬روايت ابو داود ونسايي[‪.‬‬
‫‪ .2‬خلصصوت بصصا نصصامحرم ‪ :‬پيسسامبر ‪ ‬فرمسسوده اسسست ‪» :‬هيسسچ‬
‫كدامتان با زني خلوت نگزينيد‪ ،‬مگسسر اينكسسه بسسا شسسما محرمسسي‬
‫باشد«‪] .‬متفق عليه[‪.‬‬
‫اعمال مخالف با شرع برخی از بانوان مسلمان‬ ‫‪14‬‬

‫يآنكه ضصصرورتي در ميصصان‬ ‫‪ .3‬رفتن پيش پزشكان مرد ب ‌‬


‫يالمكسسان بسسراي معسساينه و‬
‫باشصصد‪ :‬بسسراي زن بهسستر اسسست حت ‌‬
‫درمان به پزشكان زن مراجعه كند‪.‬‬
‫هي اسلمي به كار و تخصص زن نيازمنسسد باشسسد‪،‬‬ ‫‪ .4‬چنانچه جامع ‌‬
‫براي او رواست تا بيرون از منزل به كار مشغول شود‪ ،‬البته‬
‫به شرط اينكه كار او مباح و متناسسسب بسسا طسسبيعت جسسسمي و‬
‫روحي او باشد و موجب كوتاهي در گزاردن حقوق همسسسر و‬
‫فرزندش نشود و بتواند بسا رعسايت رفتسار و اخلق اسسلمي و‬
‫بسسدون كوتسساهي در فرايسسض شسسرعي و بسسه دور از اختلط بسسا‬
‫هي خود به درستي عمل كند‪.‬‬ ‫مردان در محيط كاري به وظيف ‌‬

‫در خانواده و زندگي زناشويي‬


‫‪ .1‬استفاده از ظسسروف طل و نقسسره و خسسوردن و آشسساميدن در‬
‫نها‪ .‬مانند قاشق و چنگال طل و غيره‪ .‬پيامبر ‪ ‬ما را از‬ ‫آ ‌‬
‫ايسن كسار بازداشسسته و فرمسسوده اسسست ‪» :‬در ظسسروف طل و‬
‫ههاي طل و نقسسره نيسسز نخوريسسد‪.‬‬ ‫نقسسره نياشسساميد و در كاس س ‌‬
‫نها در دنيا بسسراي غيسسر از شماسسست و در آخسسرت مختسسص‬ ‫اي ‌‬
‫شماست«‪] .‬متفق عليه[‪.‬‬
‫نها چه بسسسا بسسه خسساطر اسسسراف‪ ،‬فخرفروشسسي‪،‬‬ ‫حكمت تحريم آ ‌‬
‫لشكني فقرا باشد‪ .‬پيامبر ‪ ‬فرموده است ‪» :‬كسي كسه‬ ‫تكبر و د ‌‬
‫يآشامد‪ ،‬در واقع فقط آتسسش‬ ‫يخورد يا م ‌‬ ‫در ظروف طل يا نقره م ‌‬
‫يآورد«‪] .‬روايت مسلم[‪.‬‬ ‫جهنم را در شكمش به صدا در م ‌‬
‫حدار بسسر ديسسوار خسسانه يسسا گذاشسستن‬‫‪.2‬آويزان كردن تصسساوير رو ‌‬
‫نها و مجسمه بر روي تاقچه‪ ،‬چنانچه در مظسسان شسسرك و‬ ‫آ ‌‬
‫بزرگداشت باشند‪.‬‬
‫هاي كه در آن سسسگ‬ ‫پيامبر ‪ ‬فرموده است ‪» :‬فرشتگان به خان ‌‬
‫يشوند«‪] .‬روايت مسلم[‪.‬‬ ‫يا تصوير باشد‪ ،‬وارد نم ‌‬
‫‪ .3‬مخسسالفت بسسا چنسسدزني و خسسائن دانسسستن شسسوهر در حسسق‬
‫همسرش بسسه سسسبب اينكسسه چنسسدزني را روا دانسسسته اسسست‪،‬‬
‫هرچند بتواند به شرايط و آداب آن عمل كند‪.‬‬
‫چنين نگرشي درست نيست‪ ،‬زيرا خداونسسد فرمسسوده اسسست ‪» :‬و‬
‫اگر در اجراي عدالت ميان دختران يستيم بيمناكيسد‪ ،‬هرچسه از زنسان‬
‫‪15‬‬ ‫اعمال مخالف با شرع برخی از بانوان مسلمان‬

‫هسه‪ ،‬چهار چهار‪ ،‬به زنسسي‬ ‫]ديگر[ كه شما را پسند افتاد‪ ،‬دو دو‪ ،‬س ‌‬
‫گيريد‪ .‬پس اگر بيم داريد به عدالت رفتار نكنيد به يك ]زن آزاد[ يا‬
‫هايد ]اكتفسسا كنيسسد[‪ .‬ايسسن ]خسسودداري[‬ ‫به آنچه ]از كنيزان[ مالك شسسد ‌‬
‫كتر است تا به ستم گراييد و ]بيهوده عيالوار گرديسسد[‪] .‬نسسساء‬ ‫نزدي ‌‬
‫‪.[3‬‬
‫بنسسابراين خداونسسد اصسسل چنسسدزني را روا داشسسته‪ ،‬گرچسسه آن را‬
‫يتسوان مطلقسا ً آن‬ ‫مشروط به آداب و شرايطي دانسته است و نم ‌‬
‫را مسسردود و ناپسسسند دانسسست‪ ،‬زيسسرا در ايسسن صسسورت مصسسداق ايسسن‬
‫يفرمايسسد ‪» :‬ايسسن بسسدان سسسبب‬ ‫يشسسويم كسسه م ‌‬
‫هي خداونسسد م ‌‬ ‫فرمود ‌‬
‫است كه آنان آنچسه را خسدا نسازل كسرده اسست خسوش ندانسسته‪ ،‬و‬
‫]خدا نيز[ كارهايشان را باطل كرد«‪] .‬محمد ‪.[9 :‬‬
‫يفرمايد ‪» :‬و هيچ مرد و زن مؤمني را نسزد كه‬ ‫يا اين آيه كه م ‌‬
‫هاش بسسه كسساري فرمسسان دهنسسد‪ ،‬بسسراي آنسسان در‬ ‫چون خسسدا و فرسسستاد ‌‬
‫هاش را نافرماني‬ ‫كارشان اختياري باشد؛ و هر كس خدا و فرستاد ‌‬
‫كند قطعا ً دچار گمراهي آشكاري گرديده است«‪] .‬احزاب ‪.[36 :‬‬
‫‪.4‬نافرمسساني از شسسوهر و بلنسسد كسسردن صسسدا در برابسسر او نيسسز‬
‫يهسسايش و هميشسسه بسسا سسسبب و‬ ‫ناسپاسسسي و انكسسار خوب ‌‬
‫يسبب از او گليه داشتن‪.‬‬ ‫ب ‌‬
‫هاند كسسه گفسست ‪» :‬بسسراي‬ ‫هي حصين بن محصن روايت كرد ‌‬ ‫از عم ‌‬
‫كاري پيش پيامبر خدا‪ ‬رفتم‪ .‬حضرت فرمود ‪ :‬ايسسن زن كيسسست!‬
‫هاي؟‬ ‫آيا شوهر دارد؟ عرض كردم ‪ :‬بله‪ ،‬فرمود ‪ :‬در حسسق او چگسسون ‌‬
‫يگذارم‪ ،‬مگر آنكه نتوانم‪ .‬فرمود‬ ‫گفتم ‪ :‬هيچ حقي را از او فرو نم ‌‬
‫ً‬
‫؟ قطع سا او سسسبب بهشسستي يسسا‬ ‫‪ :‬تسسو در نسسزد او چسسه جايگسساهي داري ‌‬
‫دوزخي شدن تو خواهد بود«‪] .‬روايت نسايي[‪.‬‬
‫يخواستم شخصي را‬ ‫همچنين پيامبر ‪ ‬فرموده است ‪» :‬اگر م ‌‬
‫ً‬
‫فرمان دهم تسسا بسسراي كسسسي بسسه سسسجد افتسسد‪ ،‬قطعسا زن را فرمسسان‬
‫يدادم تا براي شوهرش سجده كند«‪ .‬روايت ترمذي و احمد[‪.‬‬ ‫م ‌‬
‫بنابراين شوهر بر همسرش حق بزرگي دارد‪ ،‬و فرمانبري از او‬
‫واجسسب اسسست‪ .‬راسسستي چگسسونه اسسست حسسال آن زنسساني كسسه در حسسق‬
‫يكنند و او را از خود‬ ‫لانگارند و از او نافرماني م ‌‬ ‫شوهرانشان سه ‌‬
‫يدارند‪.‬‬‫ناراضي نگه م ‌‬
‫اعمال مخالف با شرع برخی از بانوان مسلمان‬ ‫‪16‬‬

‫پيسسامبر ‪ ‬فرمسسوده اسسست ‪» :‬سسسه گسسروه هسسستند كسسه نمسساز و‬


‫هي فراري تا اينكسسه‬ ‫يرسد ‪ :‬برد ‌‬ ‫شهايشان نم ‌‬ ‫دعايشان بالتر از گو ‌‬
‫بسسازگردد‪ .‬زنسسي كسسه شسسب را بسسه صسسبح رسسساند و همسسسرش از او‬
‫يدارنسسد«‪.‬‬ ‫خشمگين باشد‪ ،‬و پيشواي مردمي كسسه او را دوسسست نم ‌‬
‫]روايت ترمذي[‪.‬‬
‫يدهسسد؛ از قبيسسل‪،‬‬ ‫‪.5‬افشسساي آنچسسه در روابسسط زناشسسويي رخ م ‌‬
‫توگوهاي شخصي‪ ،‬اسرار و اختلفاتي كه چه بسا ميان‬ ‫گف ‌‬
‫هر زن و شوهري وجود داشته باشد‪.‬‬
‫نهسسا را پيسسش‬ ‫يبايسسد آ ‌‬
‫نها جز‌ء اسرار زن و شوهر اسسست و نم ‌‬ ‫اي ‌‬
‫خويشاوندان‪ ،‬دوستان و ديگران فاش نمود‪ .‬به ويژه امور مربسسوط‬
‫نهسسا‬‫به روابط جنسي ميان زن و شوهر كه جدا ً بايسسد از بسسازگفتن آ ‌‬
‫خودداري كرد‪.‬‬
‫‪ .6‬كاهش غيرضروري تولد فرزند و تلش براي محدود كسسردن‬
‫يشسود‪.‬‬ ‫نسل‪ .‬امسري كسه مسوجب كساهش امست اسسلمي م ‌‬
‫پيامبر ‪ ‬فرموده است ‪:‬‬
‫يزاينسسد‪ ،‬ازدواج كنيسسد‪ ،‬زيسسرا‬ ‫»با زناني كه بسيار مهربان و بچه م ‌‬
‫تهسساي ديگسسر اسسست«‪.‬‬ ‫كثرت شما موجب افتخسسار مسسن در برابسسر ام ‌‬
‫]روايت ابوداود و نسايي[‪.‬‬
‫شتر خودداري‬ ‫نبايد از ترس فقر و تنگدستي از داشتن فرزند بي ‌‬
‫كرد‪ ،‬مگر اينكه در اين ميان ضرورت و عذري وجود داشته باشسسد‪،‬‬
‫مانند بيماري يا ناتواني در تربيت آنان‪ .‬زيرا خداوند چنانكه به شما‬
‫روزي داده است‪ ،‬روزي ‌آنان را نيز خواهد داد‪ .‬خداونسسد بلنسسدمرتبه‬
‫يفرمايد ‪:‬‬‫م ‌‬
‫يتوانند متحمل روزي خسسود شسسوند‪.‬‬ ‫»و چه بسا جانداراني كه نم ‌‬
‫يدهد‪ ،‬و اوست شنواي دانسسا«‪.‬‬ ‫نها و شما را روزي م ‌‬ ‫خداست كه آ ‌‬
‫]عنكبوت ‪[60 :‬‬
‫همچنين روا نيست به سبب ترس از شكسته شدن و از دسسست‬
‫دادن زيبايي و نشاط جواني به تأثر از تبليغات دشمنان اسسسلم‪ ،‬از‬
‫شتر سر باز زد‪.‬‬‫داشتن فرزندان بي ‌‬
‫هي‬ ‫و به ياد داشسسته باشسسيد كسسه انسسسان چسسون از دنيسسا رود‪ ،‬پرونسسد ‌‬
‫نها داشتن‬ ‫يشود‪ ،‬مگر در سه مورد كه يكي از آ ‌‬ ‫اعمالش بسته م ‌‬
‫يكند‪.‬‬‫فرزند صالح است كه براي او دعا م ‌‬
‫‪17‬‬ ‫اعمال مخالف با شرع برخی از بانوان مسلمان‬

‫ههسساي‬ ‫نرو اگر داراي فرزنداني باشي كه آنان را طبق آموز ‌‬ ‫از اي ‌‬
‫هي ايسسن كسسارت‬ ‫ديني تربيت كرده باشي‪ ،‬پس از مرگت نيز از نتيج ‌‬
‫همند خواهي شد‪.‬‬ ‫بهر ‌‬
‫‪ .7‬مسؤول ندانستن خود در برابر خداوند نسبت بسه خسانواده‪.‬‬
‫هي شسسما )در مسسسؤوليت‬ ‫پيسسامبر ‪ ‬فرمسسوده اسسست ‪» :‬هم ‌‬
‫هي شسسما در قبسسال رعيسست خسسود‬ ‫داشتن( چون شبانيد‪ ،‬و هم ‌‬
‫مسؤول هستيد‪ .‬پيشوا و رهبر چون شبان است و در قبال‬
‫هاش چسسون شسسبان‬ ‫رعيتش مسؤول است‪ ،‬و مرد در خانواد ‌‬
‫هي‬ ‫است و در قبال رعيتش مسسسؤول اسسست‪ ،‬و زن در خسسان ‌‬
‫همسرش چون شسسبان اسسست و در قبسال رعيتسش مسسسؤول‬
‫است«‪] .‬متفق عليه[‬
‫‪.8‬اهتمسسام نداشسستن بسسه تربيسست فرزنسسدان‪ ،‬تربيسست اسسسلمي و‬
‫درست و بسسدون تأثيرپسسذيري از فرهنسسگ غيراسسسلمي كسسه از‬
‫ييابد‪.‬‬
‫سوي دشمنان اسلم به جوامع اسلمي نفوذ م ‌‬
‫به عنوان نمونه مادر در خريد پوشاك فرزندانش دقسست نسسدارد و‬
‫سهسسايي كسسه‬ ‫يخرد كوتاه و نامناسب يسسا لبا ‌‬ ‫سهايي م ‌‬‫براي آنان لبا ‌‬
‫ههسساي‬ ‫نها تصاوير و جملت فرهنگ بيگانه كه با فرهنگ و آموز ‌‬ ‫بر آ ‌‬
‫ديني منافات دارد‪ ،‬قرار دارد‪ .‬يا اينكه موهاي سر فرزنسسدش را بسسه‬
‫هي ايسسن كارهسسا‬ ‫ينمايد كسسه هم ‌‬ ‫شكل و فرم موهاي غربيان اصلح م ‌‬
‫به سبب تقليد و تشبه به نامسلمانان و دوري از فرهنسسگ و هسسويت‬
‫خويش ناروا و ناپسند است‪.‬‬
‫هي آنچسسه كسسه فراتسسر از تسسوان‬ ‫‪ .9‬وادار سسساختن شسسوهر بسسه تهي ‌‬
‫است‪ .‬از قبيل خريد لوازم تزييني منزل‪ ،‬هسسدايا و پوشسساكي‬
‫يطلبد‪.‬‬ ‫هي بال م ‌‬
‫كه هزين ‌‬
‫عدم تلش و دقت براي زيبا و آراسته ظاهر شدن به‬ ‫‪.10‬‬
‫هنگام آمدن شوهر به منزل‪ .‬برخي زنان با لباس آشپزي كسسه‬
‫يكنند‪،‬‬ ‫بوي غذا به خود گرفته است از شوهرشان استقبال م ‌‬
‫ولي برعكس وقتي براي ديدار دوستانشسسان از منسسزل بيسسرون‬
‫يروند‪ ،‬كامل ً خود را آراسته و زيبا م ‌‬
‫ينمايند‪.‬‬ ‫م ‌‬
‫درخواست طلق بدون هيچ مشكل و سبب شسسرعي‪.‬‬ ‫‪.11‬‬
‫پيامبر ‪ ‬فرموده است ‪:‬‬
‫اعمال مخالف با شرع برخی از بانوان مسلمان‬ ‫‪18‬‬

‫»هر زني كه بدون هيچ مشكلي از شسسوهرش طلق درخواسسست‬


‫نمايد بوي بهشت هم بر او حرام اسسست«‪] .‬روايسست ابسسوداود و ابسسن‬
‫ماجه[‬

‫در رفتارهاي عمومي و مهم براي بانوان مسلمان‬


‫‪ .1‬نافرماني از پدر و مادر ‪ :‬به صسسورت بلنسسد كسسردن صسسدا و‬
‫نشان‪.‬‬ ‫پرخاش در برابر آنان و گوش ندادن به سخنا ‌‬
‫يفرمايد ‪» :‬و پروردگار تسسو مقسسرر كسسرده كسسه‬ ‫خداوند بلندمرتبه م ‌‬
‫جز او مپرستيد و به پدر و مادر ]خود[ احسسسان كنيسسد‪ .‬اگسسر يكسسي از‬
‫آن دو يا هر دو در كنار تو به سالخوردگي رسيدند به آنسسان ]حسستي[‬
‫اوف مگسسو و بسسه آنسسان پرخسساش مكسسن و بسسا آنسسان سسسخني شايسسسته‬
‫بگوي«‪] .‬اسراء‪.[23 :‬‬
‫يكي از موارد نافرماني از پدر و مادر كمك نكسسردن دخسستران بسسه‬
‫مادرانشان در كارهاي خانه است‪.‬‬
‫‪ .2‬ترك امر به معروف و نهي از منكر و دعوت به سوي خسسدا در‬
‫محافل زنانه‪.‬‬
‫سبب اين كار ممكسسن اسسست يسسا شسسرم داشسستن از زنسسان اطسسراف‬
‫گتسسر‬
‫باشد و يا ترس از آنان به ويژه هرگاه از نظسسر اجتمسساعي بزر ‌‬
‫يگويسسد ‪:‬‬
‫يتواند به دليسسل ايسسن اصسسل باشسسد كسسه م ‌‬ ‫باشند‪ .‬همچنين م ‌‬
‫»مردم را به خدا واگذار«‪.‬‬
‫ههاي شسسيطان اسسست‪ ،‬خداونسسد‬ ‫ايسسن اسسسباب همسسه از وسوسسس ‌‬
‫يفرمايسسسد ‪» :‬مسسسردان و زنسسان بسسا ايمسسان‪ ،‬دوسسستان‬ ‫بلنسسسدمرتبه م ‌‬
‫يدارند و از كارهاي ناپسسسند‬ ‫يكديگرند‪ ،‬كه به كارهاي پسنديده وا م ‌‬
‫يدهنسسد‪ ،‬و از خسسدا و‬ ‫يكنند و زكات م ‌‬ ‫يدارند‪ ،‬و نماز را برپا م ‌‬ ‫باز م ‌‬
‫يبرنسسد‪ ،‬آناننسسد كسسه خسسدا بسسه زودي مشسسمول‬ ‫پيسسامبرش فرمسسان م ‌‬
‫تشان قرار خواهد داد‪ ،‬كه خدا توانا و حكيم است«‪.‬‬ ‫رحم ‌‬
‫يتسوان بسه پخسش نسوار و‬ ‫ههاي دعوت به سسوي خداونسد‪ ،‬م ‌‬ ‫از را ‌‬
‫تهاي مسسؤثر در‬ ‫يهاي هدفمنسسد و نصسسيح ‌‬ ‫كتسسب اسسسلمي و سسسخنران ‌‬
‫مجالس زنانه اشاره كرد‪.‬‬
‫تهسساي زبسسان در مجسسالس زنسسانه‪ .‬از جملسسه‬ ‫‪ .3‬انتشسسار انسسواع آف ‌‬
‫يدانشي به ديگسسري فتسسوا دهسسد و بگويسسد ‪:‬‬ ‫اينكه زني از روي ب ‌‬
‫ايسن كسار حسرام اسسست و آن حلل‪ .‬همچنيسن نپسسذيرفتن سسخن‬
‫‪19‬‬ ‫اعمال مخالف با شرع برخی از بانوان مسلمان‬

‫تزنسي‪،‬‬ ‫علما و مشسسغول شسسدن بسسه غيبسست‪ ،‬سسسخن چينسي‪ ،‬تهم ‌‬


‫تهسساي زبسسان بسسه شسسمار‬ ‫دروغگويي و ديگر كارهسسايي كسسه از آف ‌‬
‫يآيد‪.‬‬
‫م ‌‬
‫نگيري در نگاه به مردان بيگسسانه و نسسامحرم‪ ،‬انگسسار كسسه‬ ‫‪ .4‬آسا ‌‬
‫هي مردان اسسست‪ ،‬حسسال آنكسسه خداونسسد‬ ‫امر به نگاه نكردن ويژ ‌‬
‫يفرمايد ‪:‬‬‫بلندمرتبه م ‌‬
‫»و به زنان باايمان بگو ‪ :‬ديدگاه خود را ]از هر نسسامحرمي[ فسسرو‬
‫بندند و پاكدامني ورزند و زيورهاي خود را آشسسكار نگرداننسسد‪ ،‬مگسسر‬
‫آنچه كه ]طبعًا[ از آن پيداست‪ .‬و بايد روسسسري خسسود را بسسر گسسردن‬
‫خويش ]فرو[ اندازند‪ ،‬و زيورهايشان را جز بسسراي شوهرانشسان يسا‬
‫پسرانشسسان يسسا پسسسران شوهرانشسسان يسسا برادرانشسسان يسسا پسسسران‬
‫مكيسسش[ خسسود يسا‬ ‫برادرانشان يسا پسسران خواهرانشسسان يسا زنسان ]ه ‌‬
‫ينيازنسسد يسسا كودكسساني‬‫تكاران مرد كسسه ]از زن[ ب ‌‬ ‫كنيزانشان يا خدم ‌‬
‫تهاي زنان آگاهي ندارند آشكار نكنند‪ ،‬و پاهاي خسسود را‬ ‫كه بر عور ‌‬
‫يدارنسسد‬ ‫هاي به زمين[ نكوبند تسا آنچسسه از زينتشسسان نهفتسسه م ‌‬ ‫]به گون ‌‬
‫معلوم گردد‪ .‬اي مؤمنان همگي ]از مرد و زن[ به درگاه خدا تسسوبه‬
‫كنيد‪ ،‬اميد كه رستگار شويد«‪] .‬نو‌ر ‪[31 :‬‬
‫‪ .5‬اينكه زني با نگاه كردن به زن ديگر او را براي محرم خسسود‬
‫يآنكسسه هسسدفي‬ ‫يبينسسد‪ ،‬ب ‌‬
‫توصيف كند‪ ،‬طسسوري كسسه گويسسا او را م ‌‬
‫شرعي همچون ازدواج در ميان باشد‪ .‬پيامبر فرموده است ‪:‬‬
‫»نبايد زني به زنسسي نگسساه كنسسد و آنگسساه او را بسسراي شسسوهرش‬
‫يبينسسد«‪] .‬متفسسق عليسسه[‬ ‫توصيف كند گويا كه شوهرش او را م ‌‬
‫همچنين روا نيسسست تصسسوير دوسسستانش را بسسه شسسوهر مسسردان‬
‫محرم خود نشان دهد‪.‬‬
‫‪ .6‬همانندي زن بسسا مسسردان در لبسساس پوشسسيدن‪ ،‬طسسرز رفتسسار و‬
‫گفتار و وارد شدن به كارهايي كه مختص به مردان است‪.‬‬
‫هانسسد كسسه ‪» :‬پيسسامبر ‪‬‬ ‫از ابن عباس رضي الله عنه روايسست كرد ‌‬
‫مرداني كه خود را همانند زنسان كننسد و زنساني كسسه خسسود را هماننسد‬
‫مردان نمايند لعنت كرده است«‪] .‬روايت بخاري[‪.‬‬
‫‪ .7‬ارتكاب نوعي از ربا‪ .‬بدين صورت كه برخي از زنان طلي‬
‫يكننسسد و تفسساوت قيمسست‬ ‫قديم خود را با طلي جديد تعويض م ‌‬
‫يپردازند كه اين كار عيسسن ربسسا اسسست‪ .‬بايسسد‬ ‫را در آن لحظه م ‌‬
‫اعمال مخالف با شرع برخی از بانوان مسلمان‬ ‫‪20‬‬

‫بسسراي پرهيسسز از ربسسا طلي قسسديم خسسود را بفروشسسد و پسسس از‬


‫يخواهد بخرد‪.‬‬ ‫دريافت قيمتش طلي جديدي را كه م ‌‬
‫نجسسا كسسه وقسست‬ ‫ههسساي بيهسسوده‪ .‬از آ ‌‬ ‫‪ .8‬تبسساه كسسردن وقسست در را ‌‬
‫تناپذير است‪،‬‬ ‫مهمترين چيزي است كه هرگز جبران و برگش ‌‬
‫ههسساي مفيسسد و ارزشسسمند‬ ‫ينمايسسد تسسا آن را در را ‌‬‫ضسسروري م ‌‬
‫بگذرانيم‪ .‬همچون قرائت قرآن‪ ،‬احاديث پيامبر ‪ ،‬و ديسسدن و‬
‫هي‬ ‫شسسسنيدن نوارهسسساي صسسسوتي و تصسسسويري مفيسسسد و مطسسسالع ‌‬
‫ر آگاهي‬ ‫يتوانيم ب ‌‬ ‫هها م ‌‬ ‫بهاي آموزنده‪ ،‬زيرا تنها از اين را ‌‬ ‫كتا ‌‬
‫و دانش خود بيفزاييم‪.‬‬
‫‪ .9‬تكبر و غرور به دل راه دادن؛ از طريق زيبا ظاهر شسسدن و‬
‫هي زيبسسايي و‬ ‫نقيمسست و يسسا بسسه وسسسيل ‌‬ ‫سهسساي گرا ‌‬
‫پوشسسيدن لبا ‌‬
‫جمالي كه خداوند به او ارزاني داشته است‪ ،‬اين كسساري بسسس‬
‫هاش را بسسه نسسابودي‬ ‫زشسست و ناپسسسند اسسست كسسه انجسسام دهنسسد ‌‬
‫يكشاند‪.‬‬ ‫م ‌‬
‫هاي از كسسبر‬ ‫پيامبر ‪ ‬فرموده است ‪» :‬كسسسي كسسه در قلبسسش ذر ‌‬
‫ييابد«‪] .‬روايت مسلم[‪.‬‬ ‫باشد به بهشت راه نم ‌‬
‫از اشكال كبر و غرور در ميان زنان‪ ،‬پيش سسسلم نبسسودن نسسسبت‬
‫به يكديگر است‪.‬‬
‫شتسسر‬‫‪ .10‬سخن گفتن به نرمي و نسساز بسسا مسسردان بيگسسانه؛ كسسه بي ‌‬
‫يشود تا بسياري از‬ ‫يگيرد و باعث م ‌‬ ‫ازطريق تلفن صورت م ‌‬
‫دختران و زنان سسساده بسسه راحسستي در دام مردانسسي بيمسساردل و‬
‫گصفت افتند‪.‬‬ ‫گر ‌‬
‫خداوند بلندمرتبه فرموده اسسست ‪» :‬اي همسسسران پيسسامبر‪ ،‬شسسما‬
‫مانند هيچ يك از زنان ]ديگر[ نيستيد‪ ،‬اگر سر پسسروا داريسسد پسسس بسسه‬
‫ناز سخن مگوييد تسا آن كسسه در دلسسش بيمسساري اسسست طمسع ورزد و‬
‫گفتاري شايسته گوييد«‪] .‬احزاب ‪.[31 :‬‬
‫ايسسن در مسسورد زنسسان پيسسامبر بسسود‪ ،‬پسسس در مسسورد زنسساني كسسه در‬
‫نتر دارند چگونه خواهد بود؟‬ ‫مقايسه با آنان تقوا و منزلتي پايي ‌‬
‫‪ .11‬توشه برنگرفتسسن بسراي آخسرت‪ .‬بعضسي از زنسان يسا قسرائت‬
‫يكننسسد‪،‬‬‫قرآن بلد نيستند يا آنكه فقط در ماه رمضان تلوت م ‌‬
‫و بر نمازهساي سسسنت‪ ،‬از جملسسه نمسساز وتسسر و ضسحي مسواظبت‬
‫ندارند‪.‬‬
‫‪21‬‬ ‫اعمال مخالف با شرع برخی از بانوان مسلمان‬

‫‪ .12‬مخالفت با امري فطري؛ كه عبارت است از كوتسساه كسسردن‬


‫نها‪.‬‬‫ناخ ‌‬
‫نهسساي خسسود را بلنسسد نگسسه‬ ‫يشسسوند كسسه ناخ ‌‬ ‫برخي از زنان يافت م ‌‬
‫هي رنگي مانع رسسسيدن‬ ‫يزنند كه اين ماد ‌‬ ‫نها لك م ‌‬ ‫يدارند و بر آ ‌‬ ‫م ‌‬
‫يشسسود كسسه بسسسياري از زنسسان بسسا وجسسود آن وضسسو‬ ‫نهسا م ‌‬ ‫آب بسسه ناخ ‌‬
‫يخوانند‪ ،‬در حالي كه نمازشان به دليل درسسست‬ ‫يگيرند و نماز م ‌‬ ‫م ‌‬
‫نهسسايش‬ ‫يشان باطل است‪ .‬از اين رو كسي كه به ناخ ‌‬ ‫نبودن وضو ‌‬
‫نها را از بين ببرد‪.‬‬ ‫يزند بايد پيش از وضو آ ‌‬ ‫لك م ‌‬
‫لانگاري او در‬ ‫‪ .13‬برگزيدن دوستان بد‪ .‬كساني كه بسساعث سسسه ‌‬
‫گسسزاردن حقسسوق خداونسسد و محسسافظت بسسر كرامسست‪ ،‬آبسسرو و‬
‫يكشسسانند كسسه‬ ‫ههسسايي م ‌‬ ‫يشسسوند‪ ،‬و او را بسسه را ‌‬ ‫منزلتسسش م ‌‬
‫سرانجام خوبي نخواهد داشت‪.‬‬
‫هروز؛‬ ‫‪ .14‬افزودن عزاداري و مجلس ترحيم مرده از سه شسسبان ‌‬
‫در صورتي كه مرده شوهر زن نباشد‪.‬‬
‫پيامبر ‪ ‬فرموده است ‌‪»:‬براي زن مؤمن به خدا و روز آخسسرت‬
‫هروز بسه سسوگواري‬ ‫هاي بيشتر از سسه شسبان ‌‬ ‫حلل نيست براي مرد ‌‬
‫ه روز‬ ‫بنشسسيند مگسسر بسسراي شسسوهرش كسسه مسسدت آن چهارمسساه و د ‌‬
‫است«‪]‌ .‬متفق عليه[‪.‬‬
‫‪ .15‬پايبند نبودن بسسه ‌آداب سسسوگواري طبسسق شسسريعت اسسسلمي‪.‬‬
‫زني كه براي شوهرش به سوگواري نشسسسته اسسست نبايسسد در‬
‫سهاي زينسستي‪ ،‬زيسسورآلت و لسسوازم آرايشسسي و‬ ‫اين مدت از لبا ‌‬
‫شبو استفاده كنسسد‪ .‬همچنيسسن نبايسسد جسسز بسسراي ضسسرورت از‬ ‫خو ‌‬
‫منزل بيرون رود‪ ،‬البته روا نيست لبسساس سسسياه بپوشسسد‪ ،‬زيسسرا‬
‫اين كسسار دليلسسي شسسرعي نسسدارد‪ ،‬بلكسسه كسساري باطسسل و ناپسسسند‬
‫است‪.‬‬
‫يمسسايه كسسه چسسه بسسسا‬ ‫‪ .16‬نوشسستن مطسسالب و مقسسالت هسسرزه و ب ‌‬
‫موجب تحريك و به فتنه افتادن جوانان گردد‪.‬‬
‫هي مطالب و ديسسدن تصسساوير خلف عفسست و نگسسه‬ ‫همچنين مطالع ‌‬
‫داشتن و يا چسبانيدن تصاوير مردان بيگانه بر ديوار اتسساق و ابسسراز‬
‫عشق و دوستي به آنان و پيروي و تقليد از نامسلمانان در رفتسسار‪،‬‬
‫پوشش‪ ،‬اصلح موي سر و غيره‪ ،‬زيرا اينكار به دليسسل هماننسسدي بسسا‬
‫نامسلمانان و دشمنان خدا و پيامبرش روا نيست‪ ،‬بلكسسه بسسراي زن‬
‫اعمال مخالف با شرع برخی از بانوان مسلمان‬ ‫‪22‬‬

‫مسلمان شايسته اسسست تسسا فرهنسسگ و شخصسسيت اسسسلمي خسسود را‬


‫حفظ كند و با ايمان و اسلم خود احساس عزت و افتخسسار نمايسسد‪.‬‬
‫يفرمايد ‪:‬‬‫خداوند بلندمرتبه م ‌‬
‫هايد‪ ،‬دشمن من و دشسسمن خودتسسان را‬ ‫اي كساني كه ايمان آورد ‌‬
‫به دوستي برمگيريد ]به طوري[ كه با آنان اظهار دوسسستي كنيسسد و‬
‫حسال آنكسسه قطعسا ً بسه آن حقيقسست كسه بسراي شسسما آمسسده كافرنسسد«‪.‬‬
‫]ممتحنه ‪[1 :‬‬
‫و پيامبر ‪ ‬فرموده است ‪» :‬هر كس با محبوب خود است«‪ .‬و‬
‫يفرمايد ‪» :‬هر كس خود را با گروهي مانند سازد‬ ‫در جايي ديگر م ‌‬
‫از آنان است«‪.‬‬
‫پايان‬

You might also like